دیروز کتاب ۱۹۸۴، نوشته جورج اورول رو به پایان رسوندم ​​ با اینکه علاقه دارم، اما این‌سبک ادبیات رو زیاد نمی‌خونم قصد معرفی ندارم؛ چیزی که واضح و م، اینه که ماجراها، قوانین، محدودیت‌ها، شکنجه‌ها و مخفی‌کاری‌ها؛ به‌طور آشنایی، برام غریب نبودن یعنی اتفاق‌ها اونقدر برای ما پیش اومده که از دور، با اولین‌جمله، با اولین‌واژه و می‌تونیم تشخیص بدیم این هم شبیه فلان قانون ماست، اون‌ماجرا مثل پارساله، این مثل دیروزه، فلان کار نتیجه کارهای فلان مسئوله و و و جمله‌ای که نظرم رو جلب کرد و شدیدا من رو به فکر فرو برد، این بود پندار مجرمانه به مرگ منجر نمی‌شود، پندار مجرمانه خود مرگ است» ب عض ی افراد تصور بر این دارند چیزی که تو ذهن می‌گذره تا وقتی عملی نشده، بدی یا خوبی‌ای نداره و تاثیرگذار نیست من یه‌مخالف تمام‌عیارم طرز تفکر این‌افراد اینطوریه که • تا  وقتی همسرت کاملا تو رو ترک نکرده، نباید مشکلی داشته باشی که صرفا تو ذهنش با فرد دیگه‌ای باشه • اگر شخصی اندیشه ک
آخرین مطالب
آخرین جستجو ها